براي او كه دوستش دارم ...

عاشقانه

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان


امکانات

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 43
بازدید ماه : 124
بازدید کل : 69225
تعداد مطالب : 98
تعداد نظرات : 49
تعداد آنلاین : 1


  

          اسم هردویمان را در گینس ثبت میکنند
                 
تو در دروغ گفتن رکورد زدی...
                                 
من در باور کردن.....!!

 

نويسنده: بهمن فيروزه تاريخ: شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

آرام شکست می خورم ...


از اعماق وجود فریاد می کشم نه برای شنیدن
تنها برای مبارزه، مبارزه با سکوت
فریاد میکشم از اعماق قلبم بر ساحل دریای نیلگون چشمانت
در ساحل بارانی چشمانت تنها رنگ غم را میبینم
آرام شکست می خورم
و سکوت دنیایم را در بر میگیرد
فریاد، سکوت، غم و چشمانت به کناره میروند و تنها من میمانم
چگونه فریاد کشم وقتی در بند سکوت اسیرم ؟
کاش در زندان قلبت زندانی بودم و اسارت در بند سکوت را نمیدیدم
اسارتم در بندیست که قطورتر و محکم تر از تمامی بندهای دنیاست
سلولم  کوچکتر از دلتنگترین قلبهای عاشق دنیاست
دیوارهایش به بلندای امواج ترانه عشاق و میله هایش به قطوری پیوند دو عاشق
خسته ام، خسته تر از همه مسافران دره دلتنگی
به کناری میروم، آرام و تنها مینشینم و فقط به امید  فریاد یک نفر هستم، که مرا از بند این اسارت برهاند
فریاد از آن من نیست اما برای من و فقط من طنین انداز میشود
میدانم فاصله سکوت من تا فریاد تو خیلی زیاد شده است
اما منتظر می مانم، چون می دانم عاقبت فریاد تو در سکوت من طنین انداز خواهد شد
به امید رهایی یک اسیر از بند اسارت سکوت

نويسنده: بهمن فيروزه تاريخ: شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

تـو بـرای مـن دروغ ؛ تـا دلـم گـرم شـود!!

   مـن می بـافـم


                       
تـو می بـافـی … .


         
مـن بـرای تـو کـلاه ؛ تـا سـرت گـرم شـود ،


          
تـو بـرای مـن دروغ ؛ تـا دلـم گـرم شـود!!

نويسنده: بهمن فيروزه تاريخ: سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

او برای همیشه دیر کرده است

آیینه پرسید که چرا دیر کرده است
نکند دل دیگری او را اسیر کرده است
خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است
تنها دقایقی چند تاخیر کرده است
گفتم امروز هوا سرد بوده است
شاید موعد قرار تغییر کرده است
خندید به سادگیم آیینه و گفت
احساس پاک تو را زنجیر کرده است
گفتم از عشق من چنین سخن مگوی
گفت خوابی , سالها دیر کرده است
در آیینه به خود نگاه می کنم , آه
عشق تو عجیب مرا پیر کرده است
راست گفت آیینه که منتظر نباش
او برای همیشه دیر کرده است

نويسنده: بهمن فيروزه تاريخ: یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

چه خوش خیال است ... فاصله را میگویم ...! به خیالش تو را از من دور کرده است ؟ ولی نمیداند که جای تو امن است... اینجا !!! میان قلبم ...... تلفن تماس : 09158863593 bfirozeh@yahoo.com zex_persia@yahoo.com mosafer_tanha998@yahoo.com نظر یادتون نره !!!

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب


© All Rights Reserved to asheghaneh73.http://asheghaneh73.loxblog.com/ | Template By: